tae and yn

ıllıllı Deniz ıllıllı ıllıllı Deniz ıllıllı ıllıllı Deniz ıllıllı · 1400/12/09 21:16 · خواندن 2 دقیقه

Tae and y/n

برو ادامه

راستی دیر شد شرمنده 

+خیلی....ترسیدم

-چ...چی..؟

+میدونی....خیلی ترسیدم که....اتفاقی برآن بیوفته خوب هر چی نباشه...من رئیستم و...نگرانت میشم

-اوه.....چ...چیزی...نمیخواد...یعنی...نیازنیستش که....چیز....نگران...من..باشید...آقا

+😐 خوبین؟

خیلی داشتم تته پته میکردم شت

-آ...آره...عالیم

+اوکی...

چرا یهو صورتم سرخ شد؟ واقعا الان وقتش بود؟

+آم...میگم میخواید بیاید خونه ي من؟

-چ..چیییی؟ نه بابا نیازی نیست...آره نیازی نیست

+آخه...حالتون خوب نیس..

-خوبم...خیلی هم خوبم....

+گرمتونه؟

خیلی سرخ شده بودم در حدی که تمام بدنم گرم شده بود نکنه مریضی چیزی شده باشم؟ 

~~~~

چشمام رو باز کردم و خودم رو تو بیمارستان دیدم.

+به هوش اومدی؟ آه خدا رو شکر...حالت خوبه؟

-ها؟

چی؟ من ....چرا اینجام؟ بیهوش بودم؟ اما...

+فشارت افتاده بود...الان بهتری؟

-اره...م..ممنون...

+خواهش میکنم، دکتر میگه وقتی به هوش اومدی مرخصی، خب...من برگه ی مرخصیت رو امضا کردم به عنوان همراه بیمار...میرسونمت خونه

-نه...خواهش میکنم...نه ...من باید یسری خرید کنم..

+خب کمکت میکنم

-نه دیگه...نه(ا/ت خیلی احمقی خب بگو باشه دیه😂)

+آخه...

یهو چهره ی کیوتش رو نشونم داد

+دلت میاد؟

-ق..قربان...من نمیتونم ...سعی نکنین قولم بزنین...خواهش میکنم لطفا

+باشه...دیگه اسرارت نمیکنم.

-ممنون

~~~~

^ پس تو  و برد بیمارستان؟

-اره دیگه...برد منو

^خررررر شانسسسسسس

-😏

^😑

-خب...مامان کو؟

^مامان؟ آها مامان، مامان رفته خونه همسایه

-بازم اونجا؟

^آره دیگه حرف میزنن و شادن...اینطوری بهتره براش...

-راس میگی

^میگم...چیزی نگفت بت؟

-کی؟ چی؟

^اون دیه....ن..چیز...هیچی

-چیزی رو قائم نکن...بگو ببینم چیه

^میگم هیچی

-بگو وگر نه میرم به مامان میگم که دیروز تو بودی که گربه رو آورده بودی تو خونه

^نخیرم..اون گربه خودش اومده بود تو...

-اره جون خودت...عمم بود داشت از جلوی کوچه می‌آوردش تو خونه

^آقاااا نگو دیه

-تو هم پس بگو

^اوکی، در مورد..ته جونته

-چی شده؟

^اون...میگه که نباید بگم پس نمیگم

-وگر نه...

^باشه بابا باشه...اون...به من و مامان در مورد یه چیزی گفته

-کِی؟ چی گفته؟

^اون روز که تو رفتی کتابخونه...ته اومد اینجا و نشست با ما حرف زد...در مورد تو و کارت بود

-گفتش میخواد اخراجم کنهههههههه😬

^نه بابا...میخواد...چیز...با تو....

 

 

 

تموم شد

آنچه خواهید دید:

من براش مهمم...واقعا؟

آقای ته محض اطلاع منم باید در نظر بگیری

تو برام مهمی

شوخی میکنی

دوست دارم